جنگ یمن درحالی وارد سومین سال خود میشود که رزمندگان یمنی تلفات و خسارات سنگینی به متجاوزان وارد کرده اند و در مقابل سعودیها به بمباران و محاصره ظالمانه ضد ملت یمن ادامه میدهند.
مداخلهٔ نظامی در یمن در ۲۵ مارچ ۲۰۱۵ میلادی برابر ۶ حمل/فروردین ۱۳۹۴ با حملهٔ هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام عملیات توفان قاطعیت (به عربی: عملیة عاصِفة الحزم) آغاز شد و از ۲ ثور/اردیبهشت با نام عملیات احیای امید (به عربی: عملیة إعادة الأمل) ادامه یافت.
این جنگ را بدون تردید باید جنگی ناجوانمردانه ضد ملتی دانست که هرگز در برابر متجاوز سر تعظیم فرود نمی آورد. از یمن به عنوان گورستان متجاوزان یاد میشود و کشورهایی که به یمن یورش برده اند با دادن تلفات سنگین دست خالی بازگشته اند.
جنگ یمن از این حیث قابل توجه است که جنگ فقیر و غنی محسوب میشود این جنگ آل سعود است که برای پیشبرد اهداف خود در مجامع بین المللی به زرمداری روی آورده است از شرق آسیا تا آفریقا و اروپا و آمریکا این همیانهای زر و سیم سعودی است که سبب میشود که جامعه بین المللی در قبال جنایت آل سعود ضد ملت فقیر یمن سکوت کند.
اوج تطمیع جامعه جهانی از سوی سعودیها را میتوان در گزارش بان کی مون دبیر کل سازمان ملل مشاهده کرد که به یکباره نظرش ظرف مدت کوتاهی تغییر کرد. وی ابتدا اعلام کرد که ائتلاف(تحت سرکردگی سعودیها) در لیست سیاه نیروهایی که حقوق کودکان را در جریان جنگ نادیده میگیرند، قرار گرفته است اما به ناگاه ورق برگشت و بان کی مون نظرش را عوض کرد و هنگامی که فعالان حقوق بشری به واکاوی موضوع پرداختند متوجه شدند که دلارهای سعودی و ترس مسئولان این سازمان از قطع این دلارها علت تغییر دیدگاه بان کی مون بوده است.
جنگ کنونی یمن جدای از بحث سکوت جامعه بین المللی و به ویژه مدعیان حقوق بشر که گوش فلک را کر کرده اند در قبال جنایات رژیم سعودی، از این حیث قابل توجه است که همین جامعه جهانی به محاصره ظالمانه یمنیها نیز واکنشی نشان نمی دهد.
سعودی ها با محاصره یمن از هوا و زمین و دریا مردمان و به ویژه کودکان این کشور را گرسنه نگه داشته اند. یعنی علاوه بر زنان و کودکان و سالخوردگانی که در جریان جنگ و حملات هوایی جنگندههای آل سعود شهید و زخمی میشوند کسانی هم که از این حملات در امان میمانند، گرسنگی و بیماریهای کشنده آنان را تهدید میکند.
موضوع دیگری که در جنگ یمن قابل تامل است ایستادگی و پایداری قابل تحسین ارتش و کمیتههای مردمی این کشور است که همه رویاهای ائتلاف تحت سرکردگی سعودیها را نقش بر آب کرده است.
آنها به این امید توفان موسوم به قاطعیت را به راه انداختند که شاید بتوانند به زعم خود در سریعترین زمان ممکن یمنیها را به زانو درآورند اما با گذشت مدتی، نام عملیات را به بازگشت امید تغییر دادند اما باز هم نتوانستند در برابر ارتش و کمیتههای مردمی یمن کاری از پیش ببرند. آنها در نهایت درماندگی بازارها و مجالس ختم و تجمعات غیرنظامیان را هدف قرار دادند و هنوز هم در اوج عجز و درماندگی به این روند ادامه میدهند.
علاوه بر واحدهای توپخانه و موشکی ارتش و کمیتههای مردمی یمن که امان متجاوزان را بریده است و در دریا ناوها و در خشکی ادوات و مراکز تجمع نظامیان سعودی را نشانه گرفته است شیوه منحصر به فردی که یمنیها در میدان های جنگ ضد نظامیان سعودی و مزدوران آنها به کار میگیرند چشمان را خیره کرده است.
شیوهای که یمنیها به ویژه انصارالله از آن بهره میبرد شیوه پارتیزانی است که کمر دشمن را شکسته است. در تعریف این شیوه جنگ باید بدانیم؛ پارتیزان به رزمنده جنگ چریکی میگویند. پارتیزان واژهای فرانسوی و برگرفته از قوم پارت در دوره حکومت اشکانیان در ایران است که به روش نامنظم با دشمنانشان مبارزه میکردند. یکی از معروفترین فرماندهان پارتی سورنا بود که با این روش جنگی توانست سپاه بزرگ روم به رهبری کراسوس را شکست دهد.
به این ترتیب که چابکسواران ورزیده در قالب گروههای کوچک در زمان و مکانی که موجب غافلگیری دشمن شود به گونهای برقآسا بر دشمن تاخته و سپس میگریختند.
مزیت این نحوه عملکرد در آن بود که دشمن غافلگیر میشد و ابتکار عمل را از دست میداد در نتیجه تلفات افراد خودی به حداقل میرسید و در مواردی که پارتیها را تعقیب میکردند امکان محاصره و در دام انداختن دشمن فراهم میشد. دیگر اینکه به دلیل مشخص نبودن زمان و مکان این یورشها، سپاهیان دشمن دائما در تشویش روانی به سر میبردند.
به عبارت دیگر پارتیزان یا چریک عضوی از یک گروه مسلح کوچک است که با استفاده از تاکتیکهای جنگهای نامنظم به مبارزه با یک نیروی اشغالگر خارجی میپردازد. غیر نظامیانی که در زمان جنگ جهانی دوم در کشورهای اشغال شده توسط آلمان نازی به مبارزه با اشغالگران میپرداختند، نمونه از پارتیزانها به شمار میروند.
شیوهٔ جنگهای چریکی از شیوههای بسیار قدیمی جنگی است و از نظر معنا،یک عنصر نظامی یک (جنبش مقاومت)است که با عدهای از افراد ملت بر علیه دولت محلی و یا نیروهای اشغالگر فعالیت مینمایند.
تاکتیکهایی که چریکها در این جنگها بکار برده اند متأثر از شرایط جغرافیایی بود که شامل تاکتیکهای خاص است و با بکارگیری آنها یک نیروی محدود میتواند بر علیه نیروی قویتر از خود وارد عمل شده و با حداقل آسیب پذیری، حداکثر تلفات و خسارات بر آن وارد سازد.
شرایط لازم برای عملیات موفقیت آمیز چریکی عبارت است از؛ پشتیبانی غیر نظامی، زمین مناسب، فرماندهی متمرکز، انضباط، استفاده از تبلیغات، تلاش اطلاعاتی و اراده مقاومت.
مشخصات جنگهای چریکی؛
- غافلگیری: عبارتست از ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن در زمان و مکان و شرایطی که هرگز دشمن انتظار آنرا نداشته باشد.
- شدت عمل: چریک با تمرکز نیرو و قدرت آتش در زمان و مکان معین با شدت وارد عمل میشود (بمنظور پائین آوردن روحیه دشمن ).
-تحرک: برای حفظ ابتکار عمل و جلوگیری از غافلگیر شدن،چریک بایستی تحرک کافی داشته باشد تا بتواند به نقطهای حمله نماید که دشمن انتظار آنرا ندارد و همچنین پخش شدن سریع و به موقع نیروها پس از اجرای عملیات.
- پراکندگی: تفرق نیروها از مشخصات اصولی عملیات چریکی است.نیروهای چریک معمولاً عملیات خود را با مقیاس کوچک ولی در منطقه وسیعی اجرا میکند.
در دوره معاصر در جریان جنگ تحمیلی رژیم صدام ضد ایران نیز جنگهای نامنظم ضربات مهلکی به دشمن وارد کرد. از آنجایی که با شروع جنگ تحمیلی امکان درگیری مستقیم و جنگهای کلاسیک با ارتش کاملا مجهز رژیم صدام وجود نداشت ضرورت جنگهای چریکی و نامنظم احساس شد. ارتش متجاوز صدام که ناجوانمردانه به ایران وارد شده بود در مقابل سربازان ایرانی زمین گیر شد. در این میان ستاد جنگهای نامنظم با نام شهید مصطفی چمران عجین شد.
یمنیها نیز در برابر آل سعود و مزدوران آنها از شیوههای پارتیزانی بهره میگیرند و به ویژه در مناطق مرزی با عربستان ضربات مهلکی به دشمن وارد کرده اند.
اما یمنیها در واقع از حاکمیت و تمامیت ارضی خود در برابر توطئههای تجزیه طلبانهای که آمریکا و همپیمانان آن به ویژه سعودیها در صدد اجرای آن در یمن هستند، دفاع میکنند.
طرحهای تجزیه طلبانه همواره بخشی از طرحهای آمریکا در منطقه از سوریه و عراق گرفته تا یمن بوده و هست. بخشی از توطئه ضد یمن تجزیه این کشور به اقلیمهای چندگانه و یا یمن شمالی و جنوبی است که مقاومت ارتش و کمیتههای مردمی یمن تاکنون اجازه این تحرکات را نداده است.
اما خطر هنوز وجود دارد به ویژه که ائتلاف و مزدوران آنها بر برخی مناطق از جمله عدن مسلط هستند. سناریوهای تجزیه یمن به بخش شمالی و جنوب و حمایت از بخش جنوبی و عضو کردن آن در شورای همکاری خلیج فارس از سناریوهایی مورد نظر متجاوزان است.
جدای از خوابهایی که برای تجزیه یمن از سوی سعودیها و غربیها در جریان است تاثیرات جنگ یمن بر سعودیها و اقتصاد آنهاست و نیز اختلافاتی که میان اعضای ائتلاف ضد یمن بروز پیدا کرده است.
در این مدت در داخل ائتلاف تحت سرکردگی سعودی به ویژه میان عربستان و امارات اختلاف نظر رخ داده است و رویکردهای طرفین در یمن همسویی ندارد. سعودی یمن را به عنوان بخشی از امنیت ملی خود میدانند و با تک رویهای اماراتیها در موضوع یمن مشکل دارند.
در واقع سعودیها، خواهان حضور اماراتی ضعیف مشابه سودان در داخل ائتلاف تحت سرکردگی خود هستند. آثار تفرقه میان ائتلاف ضد یمن را به وضوح میتوان مشاهده کرد. برخی از اعضای این ائتلاف به دنبال جدایی جنوب یمن از شمال آن هستند و حتی کسانی که کارت شناسایی آنها متولد شدن در شمال یمن را نشان میدهد از جنوب یمن اخراج میکنند. اعضای این ائتلاف بر سر حزب اصلاح و سلفیها با یکدیگر اختلاف دارند.
گذشته از تلفات نظامیان سعودی در جنگ با یمن، هزینههای کمرشکن جنگ اقتصاد عربستان را تحت تاثیر قرار داده است. در گزارشی که مجتهد افشا کننده اسرار آل سعود از تلفات و خسارات سعودیها در جنگ یمن داده، اشاره شده است که ۱۰۰۰۰ نظامی کشته و زخمی شده اند و بیش از ۱۲۰۰ تانک و خودرو زرهی و دیگر تجهیزات به طور کامل یا جزیی از کار افتاده اند.
سعودیها به بلایی گرفتار شده اند که در دهه شصت ارتش مصر در یمن به آن گرفتار شد با این تفاوت که توان ارتش مصر بسیار بیشتر از ارتش عربستان بود اما در نهایت راه به جایی نبردند. آنچه مصریها نتوانستند در یمن پیاده کنند هرگز ائتلاف تحت سرکردگی سعودیها نیز نخواهد توانست به دست آورد.
از سوی دیگر جنگ یمن به تشدید اختلافات میان شاهزادگان سعودی نیز منجر شده است زیرا شاهزادگان ملک سلمان و فرزندش محمد را مسئول شکستها و ناکامی های ارتش سعودی میدانند. در واقع سلمان و پسرش محمد به مثابه افرادی هستند که از درختی بالا رفته اند که به دنبال نردبانی برای پایین آمد هستند.
در واقع محمد بن سلمان جنگ یمن را به راه انداخت تا خود را به عنوان شاه آینده عربستان در مقابل رقیبش محمد بن نایف مطرح کند. جنگ یمن بیشتر به انتقال قدرت در عربستان و نسل جوان جدید مربوط میشود تا اوضاع یمن.
علاوه بر این کسری بودجه عربستان به اعتقاد برخی ناشی از تاثیرات جنگ یمن است. جنگ یمن و هزینههای سرسام آور آن در دراز مدت عربستان را به رکورد اقتصادی میبرد و بر ساختار سیاسی آن تاثیر گذار است.
با گذشت دو سال توفان قاطعیت به کابوسی برای به وجود آورندگان آن تبدیل شده است و یمنیها نه سلاح خود را تحویل داده اند و نه از شهرها بیرون رفته اند. پس از دو سال سعودیها خود را در باتلاقی میبینند که به دنبال راه نجاتی از آن هستند. اینک عدن، المکلا و حضرموت به محلی برای تکفیریها تبدیل شده است. ارتش و کمیتههای مردمی یمن بر اراضی زیادی در عمق خاک عربستان مسلط شده اند و بر مواضع نظامی و اراضی گستردهای سیطره دارند.
جنگ یمن سبب شده است که این باور ایجاد شود که عربستان قادر به حفاظت از مرزها و امنیت خود با وجود جنگ افزارهای پیشرفته نیست. در مقوله امنیت ملی آل سعود خطر را احساس میکند.
سعودیها که از تحرکات خود نتیجهای نگرفته اند، دیوانه وار به حملات هوایی روی آورده اند؛ حملاتی که بینتیجه بودن آن بر همگان روشن شده است. اینجا هم علامت سئوال بزرگی در برابر آمریکا و غرب و مدعیان حقوق بشر گذاشته میشود که چرا سکوت کرده اند؟
سعودیها به مزدوران خود دلبسته اند و تحرکات آنها به ویژه در اطراف صنعا با حمایت هوایی ائتلاف ضد یمن همراه بوده است اما صنعا در صورت یورش مزدوران سعودی به گورستانی برای یورش کنندگان تبدیل خواهد شد.
نکته دیگر درباره روند سیاسی حل بحران یمن است که با توجه به کارشکنی های سعودیها و خواستههای غیر قابل قبولی که از سوی آنها مطرح میشود، نمی توان چشم انداز روشنی در شرایط کنونی برای آن متصور شد. جنگ ائتلاف ضد یمن در حالی وارد سومین سال خود میشود که ویرانیهای گستردهای به بار آورده استجنگ ائتلاف ضد یمن در حالی وارد سومین سال خود میشود که ویرانیهای گستردهای به بار آورده است.
مساجد،، مراکز آموزشی و درمانی، نیروگاههای برق، شبکههای ارتباطی، بازارهای تجاری، منازل، پلها، اراضی کشاورزی، مرغداریها، گاوداریها، مخازن آب و تأسیسات سیاحتی، صنعتی و بنادر به کل ویران شده و نیاز به این دارند که از نو ساخته شود.
شمار شهیدان و زخمی شدگان که در میان آنها کودکان و زنان دیده میشوند سند جنایات سعودیها در یمن است. استفاده از جنگ افزارهای ممنوعه از جمله بمبهای خوشه ای، فسفری و حراراتی را نیز باید به جنایات ائتلاف ضد یمن اضافه کرد که با آن اهداف غیرنظامی را هدف قرار میدهند.
علاوه بر اینکه جنگندهها، بالگردها و ناوهای سعودی بر سر مردم بیدفاع یمن آتش میریزند صدها جنگنده نیز در آسمان یمن جولان میدهند تا کمک انسانی برای ملت یمن ارسال نشود. مردم یمن تحت محاصره شدید زمینی و هوایی و دریایی قرار دارند و نه از کمکهای انسانی خبری هست و نه نیازهای دارویی و درمانی یمن برطرف میشود.
کودکان یمنی نه تنها از آموزش محروم شده اند بلکه از سوء تغذیه هم رنج میبرند. هزاران کودک یمنی بر اثر گرسنگی جان خود را از دست میدهند در این میان میزان ابتلا به بیماریهای کشنده به نحو قابل توجهی بالا رفته است و این هم مرگ و میر یمنیها به ویژه کودکان را به دنبال داشته است.
انتهای مطلب
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/5808
تگ ها: